از یادداشت های خانم پاپن هایم

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

به اوتانازی فکر کردم، به اینکه در ایران هم باید همچین چیزی باشد، بخصوص در ایران.

از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

نتایج آزمایش نشان میدهد که کبد چرب دارم، استعفایم را اعلام کردم، حقوقم را واریز نکرده اند و فکر میکنم اگر حقوقم را نریزند چقدر باید احمق باشم که آمده ام سرکار.

از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

دیروز به یک مصاحبه رفتم در زعفرانیه، وارد کننده لباس بچه، گهواره و اسباب بازی از ایتالیا بودند. هر لباس از سه و نیم میلیون تومان شروع قیمتش بود و هر گهواره از بیست و هفت میلیون تومان؛ چیزی برابر و هم از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

قبلا اگر كسي را نفرين ميكردم احساس شرم، گناه و عذاب وجدان آنقدر با من ميدويد و مدام با خودم تكرار ميكردم و يادم داده بودند كه ببخشم در آخر دعاي بدم را از آن آدم بر ميداشتم و الان آنقدر همه چيز برايم الكي است و آن فكرها مسخره اند كه به مسي كه ميگويم برو به درك و مادرت به عزايت بنشيند ىاقعا منظورم هماني است كه ميگويم.

از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 204 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

زمين لرزيد، مادرم به حرفهاي نرگس گوش ميداد، خيابان پر از آدم بود، همه در همهمه و ترس غرق بودند، توي ماشين نشسته بودم و ناخن هام گوشت دست هاي مشت كرده ام را به خون انداخت، ساعت نگاهم كرد، تلفن انگار مرده بود. راستش آدم هميشه تنهاست، اما من از هميشه هم تنها تر بودم و آنقدر درد بزرگي بود كه نميتوانستم در برابرش اشك بريزم. آدم هميشه تنهاست.

از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

 قبل از هر نوشتنی دارم میروم تا اولین روز کاری ام را بعد از مدتها کنار پنجره دود کنم! آن هم کنار آب و درخت، بعدش که بیایم حرف میزنم. خب امروز اولین روز کاری و آخرین روز کاری ام در اینجا محسوب میشود، ن از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 155 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

مَندي گفت بروم همان دكتري كه ميرود، آسانسور مطب مشكل داشت و آنقدر طبقه رفتم بالا كه ديگر تمام حرفهام يادم رفته بود، دكتر مثل همه ي دكترهاي ديگر بود، حرفهاي من همان حرف ها بود، انگار در اين چند سال هيچ از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

گفتم شايد هنوز براي كارهايي دير نشده باشد، انگار زمان مرگم را گفته باشند با پاي ورم كرده و لنگان لنگان خسته از تمام روزي كه گذشت رفتم و آن پسري كه تعيين سطح كلاس هاي آيلتس را ميكردم مدام گفت پرنسس، بي از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

در تمام سال های گذشته فکر می کردم کار کردن چیزی است که بیشتر از همه دوستش دارم! واقعیت این بود که من اصلا آدم کار کردن نیستم و از آن لذت نمیبرم تنها یک راه برای امرار معاش و فرار از خودم بوده. هرگز کارم را دوست نداشته ام و از استرسی بیش از حدش نفرت دارم. از ساعت های بی پایانش و ایمیل های تمام نشدنی اش و چقدر خوب است که فهمیدم.

از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05

من در خودم سکته کردم، دلیل هیچ چیز مشخص نبود، دلیلش پایی که شکست نبود، آدم هایی كه رفتند نبود، بی کاری و کار مجدد نبود، دوری هم نبود، انگار آتشفشان خاموشی که صدایی نداشت یکهو فوران کرد و سیل اشک همه چ از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 169 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:05